آقای نبیل، در بانک استخباراتی شخصی تان دیگر چه دارید، عنوان سرمقاله ی روزنامه ی چراغ است که در آن چنین آمده است:
متاسفانه بازی با احساسات مردم و استفاده سیاسی از حس پاکستانستیزی افغانها، به یکی از ترفندهای سیاسی سیاستمداران کنونی کشور مبدل شده است. هرچند نمیتوان از سیاستمداران انتظاری غیر از این را داشت. اما وقتی حرف اسناد محرم یکی از ارگانهای مهم امنیتی کشور که حیثیت مغز نظام را دارد، در میان باشد، باید صدای خود را بلند کرد. انتشار اسناد اشد محرم از جانب آقای نبیل نشان می دهد که ایشان با وجود تکیه زدن بر مسند استخباراتی کشور؛ تا هنوز هم به پختگی یک شخص درجه اول نهاد استخباراتی و امنیتی نرسیده است.
چراغ می افزاید:
هیچ تضمینی وجود ندارد که آقای نبیل و مدیران گذشته و آیندۀ این نهاد، اسناد محرم استخباراتی را فردا برای سودجویی اقتصادی-سیاسی استفاده نکنند و یا این اسناد به دست دشمنان کشور قرار داده نشوند و یا قرار نگیرند.
اگر پخش اسناد از سوی آقای نبیل پیگیری عدلی و قضایی نشود شاید انتقال اسناد به بانکهای اطلاعاتی شخصی به یک فرهنگ مبدل شود و دیری نخواهد بود که ما همه اسناد طبقهبندی شده و محرم خویش را از دست بدهیم. بنابراین لازم است مدیران درجه یک کشور در این خصوص تحقیق کنند تا زمینههای سواستفاده از اسناد محرم در آینده گرفته شود.
و روزنامه ی ماندگار در سرمقاله ای تحت عنوان به امتیاز دهی های یک جانبه به پاکستان خاتمه دهید چنین نوشته است:
درحالیکه حکومت افغانستان شیوۀ سیاست با پاکستان را ظاهراً تغییر داده است، نوازشریف در یک تماسِ تلیفونی با اشرفغنی از کشته شدنِ عاملِ حمله به مکتبی در پاکستان که در سالِ گذشته اتفاق افتاده بود، قدردانی و ستایش کرد و گفت که افغانستان و پاکستان باید با هم در زمینۀ مبارزه با تروریسم همکاری کنند.
البته این بارِ نخست نیست که افغانستان همکاریهایی در زمینۀ مبارزه با تروریسم با پاکستان داشته است. پاکستانستیزییی که در سالهای گذشته وجود داشت، اکنون نیز وجود دارد؛ اما در کنار این ستیز، همکاری در مبارزه با تروریسم به نفع پاکستان هم جریان داشته و دارد. کشتن چندین طالبِ مخالفِ پاکستان توسط نیروهای امنیتی افغانستان و نیز تسلیم کردنِ برخی از رهبران مخالفِ دولت پاکستان به آن کشور و باز کردنِ پای پاکستان به زندانهای امنیتیِ کشور برای تحقیق از زندانیانِ پاکستانی، نشان از فرصت دادنِ زیاد به پاکستان در یک معاملۀ یکجانبه دارد.
ماندگار می افزاید:
بیشترین نرمش و امتیازدهی در روابط افغانستان و پاکستان تا به امروز یکجانبه و از جانبِ افغانستان بوده است؛ یعنی کاری که پاکستانیها در قبالِ افغانستان انجام دادهاند، کاملاً خلافِ این امتیازدهیها بوده است. آنها یکسره از طالبانِ افغانی و نیروهای مخالفِ دولت افغانستان حمایت کردهاند. کشتهشدنِ اسامه بن لادن، ملاعمر، ملا منصور و دهها طالبِ سرشناسِ دیگر در پاکستان، همۀ ادعاهای مقاماتِ پاکستانی مبنی بر مبارزۀ مشترک با تروریسم را دروغ ثابت کرده است. امتیازدهیِ یکطرفه و بیش از حدِ ما به پاکستان، این کشور را به ادامۀ راهِ حمایت از تروریسم و ضربه زدن بر نظام افغانستان تشویق میسازد.
و به سراغ روزنامه ی افغانستان می رویم که در سرمقاله ای تحت عنوان ضرورت توجه به ریشه ها و عوامل اعتیاد چنین نوشته است:
پانزده سال است که افغانستان وزارتخانه ای را به منظور مبارزه با مواد مخدر تأسیس کرده و تا هنوز بودجه هنگفتی از کمک های بین المللی در راستای مبارزه با این پدیده شوم به مصرف رسیده است. اما نتیجه این همه تلاش و صرف هزینه های گزاف چه بوده، معلوم نیست. کشت و قاچاق موادمخدر همه ساله رو به افزایش بوده و آمار معتادان نیز به صورت روز افزون بالا می رود.
مسؤلان حکومتی همه ساله به پیامدهای زیان آور مواد مخدر تمرکز می کنند و از واقعیت های تلخ اجتماعی آمار و ارقام ارایه می نمایند، اما از طرح، برنامه و راهکارهای مؤثر و قابل قبول در این زمینه غافل می مانند.
درپایان نویسنده می افزاید:
اعتیاد یک ناهنجاری و انحراف اجتماعی است که بیشتر از شرایط بیمارگونه و نابسامان اجتماعی نشأت می گیرد. بنابراین برای مبارزه با آن باید به خاستگاه ناهنجاری ها، بی نظمی ها و نابسامانی های اجتماعی توجه صورت گیرد و نه به پیامدهای آن. زیرا پیامد اعتیاد به موادمخدر بر زندگی فردی و اجتماعی برای همگان آشکار است بنابراین تا به ریشه های انحرافات اجتماعی از جمله اعتیاد توجه صورت نگیرد، اقدامات نمایشی و تبلیغانی جز صرف هزینه، نتایج دلخواهی را در پی نخواهد داشت.